- هفت مغز
- آنچه که ازمغز (هستهء) هفت میوه ترتیب دهند. یا حلوای هفت مغز. حلوایی که ازمغز بادام مغزگردو مغززردالو مغزشفتالو مغزپسته مغزفندق ومغزچلغوزه درست میکردند
معنی هفت مغز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مغز حرام حرام مغز نخاع
هفت دسته مردان خدا، برای مثال گردنکش هفت چرخ گردان / محراب دعای هفت مردان (نظامی۳ - ۳۶۹) ، اصحاب کهف، هفت تنان، حضرت محمد و خلفای راشدین و حسنین
ایام هفته. یا هفت روزنحس. ازماه قمری (عربی) هفت روز رانحس دانند وبکاری مهم دست نمی زنند. شاعری گفته است: (هفت روز نحس باشد هرمهی کن حذر ازوی نیابی هیچ رنج سه وپنج وسیزده باشانزده بیست ویک با بیست وچاروبیست وپنج)